و بعدا از ادامه جنگ چشم پوشید. جنگ دو امپراتوری سال بعد از سر گرفته شد، 26سال متناوبا طول کشید و بدون اخذ نتیجه پایان یافت.
آتش بس 19مارس به مناسبت فرارسیدن نوروز ایرانیان آغاز شده بود. فرماندهی ارتش ایران یک روز مانده به نوروز به احترام ایام عید ملی، 2هفته آتش بس داده بود و کنستانتین که واحدهایش بهدلیل تلفات سنگین نیاز به تجدید سازمان داشتند با این آتش بس موافقت کرده بود که پس از آن، تا کنستانتین زنده بود محاربه تجدید نشد. کنستانتین 22ماه می 337 در قسطنطنیه درگذشت و جنگهای شاپور دوم، (ذوالاکتاف) با کنستانتین دوم جانشین او از همین سال آغاز شد.
دو ابر قدرت وقت تا سال336 کوشش داشتند که پیمان صلح منعقده در سال297 (میان نرسی شاه ایران و دیوکلسین (دیوکلتیان) امپراتور روم) رعایت شود و در آن مدت جز 3-2 برخورد محدود ازجمله زد و خوردهای سال326 جنگ چشمگیری صورت نگرفته بود.
قتل مرموز دو افسر ژاندارم و افزایش بدگمانی نسبت به انگلیسیها
21فروردین 1295 (10آوریل1916) دو افسر ژاندارم- یک سرگرد و یک ستوان- در شیراز به طرز مرموزی کشته شدند. چون ژاندارمری تنها نیروی مسلح ایران در برابر «اس.پی.آر.» انگلستان بود، در قتل این دو افسر، انگلیسیها مورد سوء ظن قرار گرفتند و شیرازیها تا زمان لغو موافقتنامه اوت1907 سنپترزبورگ مبنی بر تقسیم ایران، کینه انگلیسیها را از دل بیرون نکردند و بارها با آنان مسلحانه برخورد داشتند و تلفات وارد ساختند. انگلیسیها هیچگاه در فارس آرامش نداشتند. لنین بود که موافقتنامه سن پترزبورگ را لغو کرد.
تیراندازی به سوی شاه در کاخ مرمر
21 فروردین 1344 (دهم آوریل1965) در کاخ مرمر، سرباز وظیفه رضا شمس آبادی به سوی شاه که پس از پیاده شدن از اتومبیل، رهسپار دفتر کار خود بود آتش گشود. گلولهها به شاه اصابت نکرد ولی ضمن آن، 2درجه دار گارد و رضا کشته شدند.
در پی این تیراندازی، عدهای ازجمله چند فارغالتحصیل چپگرای دانشگاههای خارج که به وطن بازگشته بودند دستگیر و بعدا محاکمه و محکوم به تحمل مجازات شدند. پرویز نیکخواه یکی از این محکومان بود که بعدا ابراز پشیمانی کرد و مشاور مدیرعامل وقت سازمان رادیو تلویزیون ایران شد.
پس از پیروزی انقلاب سال1357، از شمسآبادی به عنوان یک قهرمان تجلیل و برای نخستین بار عکس او در روزنامههای تهران به چاپ رسید.
سالروز زمین لرزه پرتلفات فارس
بامداد21فروردین 1351 (دهم آوریل 1972) زمین لرزهای بهشدت 7 و یک دهم در مقیاس ریشتر در استان فارس روی داد که ضمن آن بیش از 5هزار و 300 نفر از هموطنان کشته شدند. کانون زلزله منطقه «قیر» و «کازرین» بود که تا شیراز همه جا را تکان داده بود. منوچهر پیروز، استاندار وقت تلفات منطقه جهرم را بیش از نقاط دیگر گزارش کرده بود. این زلزله 3شهر و بیش از 70 روستا را ویران ساخته بود.
بیشتر مقتولان این رویداد، زنان و کودکان بودند زیرا مردها در ساعت وقوع زلزله برای کار از خانه خارج شده بودند. این زمین لرزه 4 سال پس از زلزله خراسان روی داده بود که در زلزله خراسان بیش از 20هزار تن جان خود را از دست داده بودند. اسناد مرکز جهانی جمعآوری تلفات و زیانهای زمین لرزهها نشان میدهد که در طول 30 سال منتهی به 1992، در ایران 13 زمین لرزه بسیار شدید روی داده که جمع تلفات آنها 90هزار کشته بوده است.
چند روز پس از زلزله دهم آوریل 1972فارس، چنان زلزلهای در ایتالیا روی داد که ضمن آن بیش از 600نفر جان سپردند. ششم آوریل2009 نیز یک زمینلرزه بیش از 270نفر را در ایتالیا بیجان ساخت.